Web Analytics Made Easy - Statcounter

مهرداد خدیر در عصر ایران نوشت:  اسنادی نویافته نشان می‌دهد ناصر‌الدین شاه قاجار در آستانۀ سفر دوم خود به فرنگ، نگران تأثیر منفی خبر اعدام 10 نفر به دستور او بر افکار عمومی در اروپا بوده است.

دکتر محمد‌نادر نصیری‌مقدم - استاد تاریخ و مدیر دپارتمان زبان‌ و‌ ادب فارسی و پژوهش‌های ایرانی دانشگاه استراسبورگ فرانسه- احتمالا اولین پژوهش‌گر ایرانی است که با این اسناد بسیار جذاب رو‌به‌رو شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او که حاصل تحقیق خود را در قالب مقاله‌ای خواندنی در اختیار فصل‌نامۀ بخارا قرار داده، یادآور شده داستان، مربوط به اتفاقی است که روز چهارشنبه 14 فروردین 1257 خورشیدی در مسیر شاه به حرم حضرت عبدالعظیم رخ داده است.

شاه که قبل از سفر راهی زیارت بود، در مسیر به شکلی غافل‌گیر کننده با گروهی از سربازان اصفهانی مواجه می‌شود که سه ماه بوده جیره و مواجب خود را دریافت نکرده بودند. آنان طبعا تا از حضور و عبور شاه باخبر می‌شوند سعی می‌کنند خود را به او نزدیک کنند به این قصد که عریضه بدهند. شاه اگرچه قول رسیدگی می‌دهد اما توقف نمی‌کند و سربازان ناچار به دنبال کالسکه می‌دوند تا از نزدیک صحبت کنند یا قول قطعی بگیرند و بدانند باید به که مراجعه کنند.

گرداگرد کالسکه را می‌گیرند و محافظین برای عقب راندن آنان تلاش می‌کنند. در این میانه درگیری رخ می‌دهد و سربازان هم به طرف هم و هم به جانب محافظین سنگ پرتاب می‌کنند. در این غوغا سنگی هم به کالسکه می‌خورد. شاه بیم‌ناکِ جان خود و گرفتاری در میان معرکه می‌شود و به کالسکه‌چی دستور می‌دهد به سرعت و باش تاب دور شود. آن سو‌تر اما به سربازانی در جایی دیگر دستور می‌دهد به آن نقطه بروند و سنگ‌اندازان را دستگیر کنند. بدین ترتیب به اصطلاح امروز موضوع صنفی، امنیتی و سیاسی می‌شود.

این اتفاق در سال 1257 خورشیدی و در آستانۀ سفر دوم ناصرالدین شاه به فرنگ یعنی 28 سال قبل از مشروطه رخ می‌دهد؛ در دورانی که پادشاه به صورت مطلق حکم می‌رانده و مالک جان و مال رعایا بوده است. شاه آمادۀ سفر به فرنگ بوده و می‌خواسته تا در پایتخت است قضیه فیصله یابد و خاطر او در سفر طولانی مکدر نباشد. از این رو 10 نفر از مهاجمان به کالسکه ظاهرا بی‌محاکمه و رسیدگی دقیق‌تر به دار آویخته می‌شوندو کثیری را هم شلاق می‌زنند. با این حال چون در حضور پادشاه این اتفاق افتاده و دستور مجازات را هم شخصا صادر کرده بود نگران تأثیر منفی بر افکار عمومی اروپا در سفر پیش رو هم بوده است.

دکتر نصیری‌مقدم آن دو سند را در مرکز اسناد دیپلماتیک شهر نانت فرانسه دیده است. جایی که طی قریب 500 سال گذشته اصل و رونوشت اسناد سفارتخانه‌ها و کنسول‌گری‌ها و مراکز فرهنگی فرانسه در آن نگه‌داری می‌شود.

در یکی از این دو ناصر‌الدین شاه متنی می‌نویسد تا در اختیار وزیر مختار [سفیر] فرانسه قرار دهند و طبعا انتظار داشته او عین همین اطلاعات را بی کم‌و‌کاست به دولت خود منتقل کند. «الکساندر ملینه» ضمن ارسال عین نوشته ناصر‌الدین شاه و در حالی که از آن به عنوان «روایت رسمی» یاد می‌کند گزارش خود را هم با دقت و شرح ماوقع می‌نویسد و به انعکاس توجیهات و توضیحات ناصرالدین شاه بسنده نمی‌کند.

سند اول درباره اتفاق 14 فروردین 1257 خورشیدی ( 145 سال قبل) روایت محرمانه شاه است و دومی گزارش وزیر مختار فرانسه در تهران برای وزیر خارجه.

دکتر نصیری‌مقدم طبعا سراغ منابع داخلی هم آمده تا رد واقعه را در آنها بجوید و بدین ترتیب مجموعا با 4 روایت روبه‌روییم که نقض‌کننده هم نیستند بلکه مکمل یکدیگرند زیرا حسب ملاحظات و بسته به مخاطب اطلاعات در آنها نوشته و تنظیم شده است.

روایت اول از آن عباس‌میرزا مُلک‌آرا برادر نانتی ناصر‌الدین شاه است. (هم‌او که در سریال «جیران» کارگردان بسیار به او پرداخته). او می‌نویسد:

«‌‌سربازان اصفهانی به علت نرسیدن مواجب نزدیک کالسکه به عرض آمدند. شاطران مانع شدند و سربازان بنای سنگ‌انداختن گذاشتند. سنگی هم به آیینۀ کالسکۀ شاه خورد و شکست. شاه به تعجیل فرار فرموده به طهران آمدند. فوجی از سربازان را حاضر کرده 10 نفر را طناب انداختند و جمعی را هم به تازیانه بستند. شکر خدا کردم که در طهران نبودم.»

روایت خود ناصرالدین شاه در دفتر خاطرات اما مبهم است چون طبعا ترجیح می‌دهد به دار‌ آویختن 10 نفر اشاره نکند:

«‌چهارشنبه رفته بودم زیارت حضرت عبدالعظیم ... این که چه شد به شرح و بیان و تقریر نمی‌آید... زن‌ها و کنیزها و خواجه‌ها طوری حالت پیدا کرده بودند مثل دیوانه‌ها و مثل این که حالا خواهند مُرد. من حیران، مات، دهن تلخ، خشک، متحیر. نگاه به کسی نمی‌توانستم بکنم...»

به مطالبه و خواست معترضان هیچ اشاره نمی‌کند و قضیه را به خود نسبت نمی‌دهد و می‌خواهد اقدام تنبیهی را در راستای مقابله با وحشت‌افکنی توضیح دهد.

تا قبل از مشاهده دو سند در فرانسه روایت‌ها بر اساس همین دو بود که در نوشته عباس‌میرزا مُلک‌آرا با جزییات و در خاطرات پادشاه به اشاره آمده و نه به خواست آنان پرداخته نه به فرار خود و دار زدن در خاطرات شاه نیامده.

ناصرالدین شاه اما به موجب سندی که در نانت فرانسه موجود است جزییات را برای وزیر محتار می‌نویسد:

«... همین طور سنگ می‌انداختند و من به کالسکه‌چی گفتم اسب‌ها را بدواند چون یک سنگ هم به کالسکه ما خورد. اگر کالسکه‌چی تند نمی‌رفت یقینا کالسکه ما را احاطه می‌کردند و نمی‌دانم چه واقع می‌شد.»

ناصرالدین شاه باهوش‌تر از آن بوده که نداند لازم نیست اتفاقی داخلی را به وزیر مختار توضیح دهد. اما این کار را می‌کند. چرا؟ چون راهی فرنگ و نگران تأثیر منفی بر افکار عمومی در غرب به خاطر اعدام آن 10 نفر بوده است.

پس آن مقدمه برای توضیح این فرمان بوده است:

«بعد از تحقیق معلوم شد 10 نفر از آنها سرباز نبودند واز طایفه بابیه بودند و خیال شرارت زیاد داشتند. چون فردای آن روز هم باید ترک پایتخت می‌کردیم و به سفر 6 ماهه می‌رفتیم اگر حکم به سیاست و تنبیه آنها صادر نمی‌شد من چطور می‌توانستم به سفر بروم؟ سفارتخانه شما با چه اطمینانی در شهر می‌ماند؟»

این که طی چند ساعت چطور هم تحقیق کردند و هم دانستند آن 10 نفر سرباز نبودند و بابی بودند و به سرعت هم محکوم و حکم آنها صادر و اجرا شد البته توضیح داده نمی‌شود ولی تأکید دارد: «در شهر، شما و همه کس می داند که من راضی نیستم به مورچه‌ای اذیت برسانم اما وقتی بر سر من در پایتخت بریزند و سنگ بیندازند چاره‌ای جز تنبیه و سیاست نداشتم.»نگرانی ناصرالدین شاه از تأثیر منفی اعدام‌ها در سفر به اروپا

در پایان هم می‌نویسد: «تفصیل را به خدا بی‌کم و زیاد گفتم به معتمدالملک (کفیل وزارت خارجه) به شما بیان کند. میل دارم به دولت خود همین طور راپورت بدهید تا اولیای دولت شما ما را ظالم ندانند. بلکه مظلوم بوده‌ایم.»

به زبان امروزی شاه که چمدان‌ها را برای سفر فرنگ بسته بوده وزیر خارجه را نزد سفیر فرانسه می‌فرستد تا او گزارشی ننویسند که ذهنیت میزبانان فرنگی را منفی کند و تصور کنند از پادشاهی استقبال می‌کنند که 10 نفر را به خاطر مطالبه حقوق معوقه به دار آویخته بلکه چاره‌ای نداشته است.

نکته بسیار جالب اما این که سفیر و به زبان آن روز وزیر مختار همان طور که شاه خواسته بود راپورت نداد! زیرا الکساندر ملینه وزیر مختار در گزارش خود به ویلیام هانری وادینگتون وزیر خارجه فرانسه هر چند روایت ناصرالدین شاه را ضمیمه می‌کند اما گزارش دقیق ماوقع را هم می‌نویسد و تصریح می‌کند پاسخ سربالای پادشاه باعث شده سربازان در پی کالسکه بدوند و عاصی شوند.

در پایان هم می‌نویسد:

«‌ملاحظه خواهید فرمود که روایت رسمی اعلیحضرت با اطلاعاتی که به اینجانب رسیده تفاوت اساسی دارد. احتمالا شاه که اکنون راهی اروپاست خواسته پیشاپیش خود را از هر گونه اتهام قساوت و سنگ‌دلی مبری سازد. آن هم بعد از تحمیل مجازاتی چینن وحشیانه به سربازانش که البته در این کشور امری عادی است چرا که در این مملکت عدالت به طور طبیعی در هیچ سطح وجود ندارد.»


با این حال وزیر مختار، دیپلمات است و در تهران زندگی و کار می‌کرده و اگر گزارش او در نوع مواجهه با میهمانی در آن جایگاه اثر منفی می‌داشت دود آن به چشم او هم می‌رفت.

با این که ادعای شاه دربارۀ سرباز نبودن اعدامی‌ها را نمی‌پذیرد اما در پایان این جملات را هم می‌آورد تا خواست شاه را زمین نینداخته باشد:

«‌باید اضافه کنم به نظر اینجانب اتخاذ تصمیماتی با این شدت و حدت از سوی شاه لازم بود.چون او در نگاه ایرانیان نماد قدرت است و عازم سفری است که وی را برای مدتی از کشور دو‌ر می‌سازد.»

روایت تاریخ بر اساس اسناد معتبر خاطر مخاطب را از اصالت مطالب آسوده می‌سازد.

جدای جذابیت آنچه نقل شد این مقاله حاوی این خبر خوش هم هست که اگر در انگلستان دکتر مجید تفرشی به اسناد ایران دست‌رسی پیدا کرده و بر اساس آنها روایت می‌کند در فرانسه هم سندپژوه دیگری با چنان دغدغه‌هایی سراغ اسناد مربوط به تاریخ ایران و در منابع فرانسوی می‌رود.

منبع: فرارو

کلیدواژه: ناصرالدین شاه اعدام ها سفر اروپا قیمت طلا و ارز قیمت موبایل ناصر الدین شاه ناصرالدین شاه تأثیر منفی وزیر مختار

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۷۹۴۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پول بیت‌المال پس گرفته شد حامیان بابک زنجانی شاکی شدند!

به گزارش همشهری‌آنلاین، روزنامه کیهان نوشت: رسانه‌های این طیف مدت‌هاست روی تبدیل حکم اعدام بابک زنجانی به ۲۰ سال زندان مانور می‌دهند بدون این که اشاره‌ای به موفقیت قوه قضائیه در پس گرفتن اموال بیت‌المال داشته باشند. به تیتر برخی نشریات دقت کنید:
- شرق: بابک زنجانی عفو شد؛ ۲۰ سال زندان به جای اعدام، حکم نهائی پرونده فساد بزرگ نفتی
- اعتماد: حکم اعدام بابک زنجانی به حبس تبدیل شد؛ نجات آقای ب.ز
- هفت صبح: ۲۰ سال حبس! حکم اعدام بابک زنجانی پس از ده سال به حبس تبدیل شد
- سازندگی: عفو ب.ز/ حکم اعدام بابک زنجانی به ۲۰ سال حبس تبدیل شد
- آرمان: سرنوشت متهم بزرگ اقتصادی به کجا رسید؟ خداحافظی بابک زنجانی با طناب دار

همزمان، کانال‌های همسو، ویدئویی از اظهارات (قبلی) روحانی در زمان ریاست جمهوری‌اش (۱۷ اسفند ۱۳۹۴ در یزد) را بازنشر کردند که می‌گوید: «در دوره تحریم یک آدم توانست دو میلیارد و هفتصد میلیون دلار پول نفت را... خب حالا می‌گویند محکوم شده به اعدام. ثم ماذا؟ پول کجا رفت؟ اعدام که مشکلی را حل نمی‌کند. آنی که سؤال مردم است، این است که این پول کجا رفته است؟ چرا به او اجازه دادند نفت بفروشد؟». او همچنین در کرمانشاه گفته بود: «۲ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار از پول مردم را بردند. قوه قضائیه پول‌های غارت شده را پس بگیرد».
اما حالا که پول بیت‌المال پس گرفته شده، نشریات زنجیره‌ای دوست ندارند مردم از این خبر خوب و امیدوارکننده با خبر شوند. قوه قضائیه توانست با تحت فشار گذاشتن بابک زنجانی و پیگیری دستگاه‌ها، اموال بیت‌المال را بازپس بگیرد. این واقعیت، طیف سیاست‌بازی را که هم ابتدائا زنجانی را پرورش دادند و بالا کشیدند و هم روی پرونده تخلف بعدی وی در دولت احمدی‌نژاد موج‌سواری کردند، ناراحت می‌کند. آنها دوست داشتند زنجانی اعدام شود و پول‌ها برنگردد تا بتوانند به فریب افکار عمومی و منفی‌بافی و سیاه‌نمایی ادامه دهند. اما حالا که قوه قضائیه و دستگاه‌های اطلاعاتی توانسته‌اند با تحت فشار گذاشتن فرد متخلف، اموال را پس از ده سال به بیت‌المال برگردانند، عناصر سیاست‌بازان شاکی شده‌اند.

گفتنی است قوه قضائیه درباره پرونده بابک زنجانی دو راه بیشتر نداشت: ۱- زنجانی را اعدام کند، اما اموال بیت‌المال به کشور برنگردد. ۲- اعدام وی را به شرط تلاش وی برای بازگرداندن اموال، به حبس ۲۰ ساله تبدیل کند. در نقطه مقابل، محافل سیاست‌باز و مغرض دوست داشتند زنجانی اعدام شود و پول‌ها برنگردد، تا سوژه عوام‌فریبی را داشته باشند.

در این زمینه قوه قضائیه گزارش داده است: «از اوایل دهه ۹۰ و اوج‌‎گیری تحریم‌های ظالمانه، بابک زنجانی به دلیل برخورداری از برخی ظرفیت‌ها و دسترسی‌ها در خارج از کشور، همکاری با وزارت نفت را آغاز کرد. اما در دی‌ماه ۱۳۹۲ با شکایت وزارت نفت، بازداشت و محاکمه شد. دادگاه بدوی در اواخر سال ۹۴، حکم محکومیت وی (اعدام و رد مال) را صادر کرد. پس از اعتراض بابک زنجانی، دیوان عالی کشور در آذرماه ۱۳۹۵، ضمن تأیید حکم دادگاه، در دادنامه صادره این نکته را اضافه کرد: «بدیهی است در صورت استرداد اموال و جبران خسارات وارده و اظهار ندامت و پشیمانی و توبه، محکوم‌علیه استحقاق برخورداری از مقررات ذیل ماده ۱۱۴ قانون مجازات اسلامی را خواهد داشت». با وجود تلاش‌های صورت گرفته برای بازگشت اموال به داخل، به دلیل برخی موانع، این اقدامات نتیجه مطلوبی در پی نداشت و تنها حدود یک‌چهارم از کل بدهی‌های زنجانی، به بیت‌‎المال بازگردانده شد. اردیبهشت ۱۴۰۲ با ابلاغ رئیس قوه قضائیه و در پی تاکیدات ایشان، به محکوم‌علیه، فرصتی با بازه زمانی مشخص داده شد تا تکلیف بازگرداندن بدهی‌ها را مشخص کند.

بر همین اساس و با تعامل سازنده دستگاه قضائی و سازمان اطلاعات سپاه، اموال بابک زنجانی با همکاری خودش در خارج از کشور شناسایی شده و مجموعه‌ای از راهکارهای پیچیده اطلاعاتی و حقوقی برای بازگرداندن اموال به داخل کشور در دستور کار قرار می‌گیرد. در نتیجه، محموله‌ای معادل بدهی‌های ارزی بابک زنجانی در بهمن‌ماه ۱۴۰۲، در چند مرحله توسط سازمان اطلاعات سپاه وارد کشور شده و در اختیار بانک مرکزی قرار می‌گیرد که بر اساس برآوردهای کارشناسی، ارزش آن با احتساب اموال مصادره شده قبلی زنجانی،
بیش از بدهی‌های وی به وزارت نفت می‌باشد».

نکته دیگری که مدعیان اعتدال و اصلاحات تعمدا بازگو نمی‌کنند، روند رشد بابک زنجانی است. فارغ از تصاویر موجود که مرحوم ‌هاشمی و آقای حسن روحانی را در حال تقدیر و جایزه دادن به بابک زنجانی نشان می‌دهد، گفت‌وگوی زنجانی، با نشریه کارگزارانی آسمان (به سردبیری محمد قوچانی) در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۳۹۲ (چهار ماه قبل از بازداشت وی) قابل تامل است.

زنجانی در این گفت‌وگوی آگهی‌گونه و تبلیغاتی- در حالی که تصویرش بر صفحه اول نشریه کارگزاران نشسته- درباره روند رشد خود می‌گوید:
«زمانی که در پادگان ولی‌عصر تهران سرباز بودم، آقای ‌هاشمی‌ رفسنجانی [رئیس‌جمهور وقت] برای بازدید به آنجا آمدند، گفتند تعدادی سرباز برای ریاست‌جمهوری، بانک مرکزی و جاهای مختلف انتخاب کنند. وقتی به عنوان سرباز به بانک مرکزی رفتم گفتند شما باید به‌عنوان راننده، آقای نوربخش را جابه‌جا کنید. حدود ۵ ماه از سربازی‌ام مانده بود. من در دفتر آقای نوربخش کار ثبت‌نامه‌ها را انجام می‌دادم، بعد هم رانندگی آقای نوربخش را می‌کردم. بعد از خدمت... آقای نوربخش ۴-۵ جا را انتخاب کرده بود و برای کنترل بازار به آنها دلار می‌داد تا در بازار پخش کنند. دلار ۳۰۰ تومان بود و همه می‌گفتند دلار می‌خواهد هزار تومان شود. مردم می‌رفتند شب تا صبح در صف بانک‌ها می‌خوابیدند تا دلار بگیرند و در بازار بفروشند. آقای نوربخش به من گفت شما هم بیا در این مجموعه‌هایی که دارند دلار تزریق می‌کنند و ۴ یا ۵ نفر بودند، کار کن. اولین روز ۱۷ میلیون دلار ارز در بازار توزیع کردم و اولین کارمزد من هم ۱۷ میلیون تومان بود [۱۷ میلیون تومان کارمزد در یک روز به نرخ سه دهه قبل!!] با آن پول هم یک دفتر در میرداماد (خیابانی که بانک مرکزی نیز همان‌جاست) خریدم. هر روز دلار می‌گرفتم و در بازار می‌فروختم... (درباره عکس با هاشمی و خاتمی و روحانی) من پیش این آقایان رفتم تا جایزه بگیرم... تا حالا سه چهار بار آقای ‌هاشمی را از نزدیک دیده‌ام. بعد از انتخابات، خدمت ایشان رفتم و توضیحی درباره کارهایم به ایشان دادم. بیشتر از ۸ سال است که عکس ایشان در اتاقم هست».

کد خبر 848860 منبع: کیهان برچسب‌ها خبر ویژه بابک زنجانی فساد

دیگر خبرها

  • ما جز با رعیتِ خود دیگر با کسی جنگ نداریم!
  • گرم کردن غذا در مایکروویو ممنوع/ ۵ دلیل برای استفاده نکردن از مایکروویو
  • تأثیر باور‌های فراشناختی بر میزان سازگاری فردی و اجتماعی
  • بازی بایرن مونیخ 2-2 رئال مادرید در لیگ قهرمانان اروپا 2023/24 به روایت کارتون / فیلم
  • پول بیت‌المال پس گرفته شد حامیان بابک زنجانی شاکی شدند!
  • تأثیر تیم داوری در بی‌کیفیت شدن دیدار پرسپولیس و سپاهان
  • ابتلا به بیماری‌های کبدی با مصرف این نوشیدنی شیرین
  • دعای خیر عباس‌میرزا در حق ناصرالدین‌شاه یک‌ساله: پنجاه سال خوشی‌ها ببیند
  • دلیل نقض حکم اعدام بابک زنجانی چه بود؟
  • چرا چپ دست یا راست دست به دنیا می‌آییم؟